سحرسحر، تا این لحظه: 20 سال و 30 روز سن داره

سحر آبجی کوچیکه من

زائرهای کوچولو

1390/6/26 17:26
نویسنده : مهسا
1,174 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زائر های کوچولوی ( حسین و سحر )خاله؟ شنیدم امشب از مشهد حرکت کردین. خوش گذشت؟ دعا کردین برای ما؟ حسین جون شنیدم رفتی موج های آبی، خوب آب بازی کردی خاله؟ تو که سواد داری، پس با جمله بندی شیرین خودت جواب خاله رو بده. فقط بگو بابا به جات تایپ کنن. این هم از عکس روز اول مهد سحر و دوم ابتدایی حسین. ببینید این داداش و آبجی چقدر بچه های درسخونی هستن. خیلی هم از مدرسه رفتن خوشحالن و دل تو دلشون نیست. ای وروجک ها، شیطنت از چشمهاتون خونده میشه.niniweblog.com                                                                                      niniweblog.com

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

سحر
20 مرداد 90 19:08
سلام خاله ها ما امروز از مشهد اومديم نميدونيد چقدر جاتون خالي بود كلي دعاتون كرديم .حسين هر چي منو بغل كرد يه قفل از امام رضا باز كنيم براي اقاي حاجي بياريم زورمون نرسيد . يه دفه حسين يه قفل باز پيدا كرده بود تا رفته بود بياردش يه خانوم عربه تنه زده بود بهش ، قفله افتاده بوده تو پولا حسين به زنه گفته بوده هوي زنه گفته بوده هوي تو كلات . راسي خاله دستون درد نكنه سايتمون خيلي خوشكله كلي خاطره دارم كه بابام گفته همشو برات مينويسم ديكه بابام خسته شده بعدا خودم براتون تعريف ميكنم. اها راستي عروسك وكادوهاتون خيلي قشنگ بود خيلي ممنون حسين از بس با شاخ گاوي كه براش اورديد بوق زده گوش هممونو كر كرده . ببخشيد مامان رفته تو كمد وسايلي رو كه اقاي استاندار تو روز كودك بهم هديه داده در بياره داره داد ميزنه بايد برم سراغش بعد ميبينمتون خدا حافظ .